کرببلا می دونی چقدر گرفتارم/کبوتر زخمی صحن علمدارم
از کودکی به گردن ما شال ماتم است،
نابرده رنج، گنج به ما داده ای حسین (ع) ....

درنای خشک مرثیه خوان نمانده است
طفلی برای زینت کبری نمانده است
باید به جای حافظ و سعدی لهوف خواند
دیگر برای ما شب یلدا نمانده است

کرببلا ای کاش من مسافرت بودم محرمی کاش می شد که زائرت بودم
ذکر حسینی شبها شده گل آهنگم از حرم اربابم نگید که دلتنگم
من موج فراتم که همش در تب و تابم از کرببلا برام نگید خیلی خرابم
کرببلا می دونی چقدر گرفتارم کبوتر زخمی صحن علمدارم
صحن چشام ابریه بارون الماسه روح دل و جون من تو کف العباسه
کاشکی به زیارتش بشم دوباره من نائل دل پر می زنه تا که می گم یا ابوفاضل
ذکر حسینی شبها شده گل آهنگم از حرم اربابم نگید که دلتنگم
من موج فراتم که همش در تب و تابم از کرببلا برام نگید خیلی خرابم
کرببلا می دونی چقدر گرفتارم کبوتر زخمی صحن علمدارم
صحن چشام ابریه بارون الماسه روح دل و جون من تو کف العباسه
کاشکی به زیارتش بشم دوباره من نائل دل پر می زنه تا که می گم یا ابوفاضل
محرم اومد باز دل بهونه می گیره تو هیئتای عشق تو آقا خونه می گیره
آرزومه عمری زیر پرچمت باشم گریه کنه هر سال محرمت باشم
((التماس دعا دارم ازتون))
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۰۱ ساعت 21:55 توسط رضا زارعی از بندر گناوه
|
عجب موجود سخت جانيست اين دل !